×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

scientific and social and entertainment

bian to ta ...

× در این وبلاگ درمورد مسائل اجتماعی، علمی، آموزشی می توانید مطلب بخوانید
×

آدرس وبلاگ من

rezadi.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/reza@sina

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

قدرت بدنی علی علیه اسلام

  قدرت بدني حضرت علي عليه السلام
---------------------------------------------------------------------------------
قدرت بدني بي نظير حضرت علي عليه السلام را بايد در رديف معجزات و کرامات به حساب آورد. تاريخ جهان هيچ شخص ديگري را با چنين نيروي جسماني فوق العاده سراغ ندارد. توانايي بدني آن حضرت، همان گونه که خود آن بزرگوار فرمودند، يک قدرت عادي و معمولي نبوده، بلکه قدرت الهي و خدايي بود که از ايمان نيرومند او به خدا نشات مي گرفت. شايد خداوند خواسته از طريق اين قدرت بدني فوق طبيعي، ارتباط آن حضرت با عالم فوق طبيعت را به مردم بفهماند و آن ها را متوجه شايستگي او براي زمام داري و رهبري جامعه اسلامي پس از رسول خدا عليه السلام سازد، زيرا کسي مي تواند جانشين پيامبر عظيم الشان شود که همانند وي با عوالم بالا در ارتباط بوده و از هر جهت، توان فوق بشري براي اداره جوامع انساني داشته باشد؛ و چنين شخصي- بدون ترديد- کسي جز علي عليه السلام نبوده است.
بي شک قدرت بدني حضرت علي عليه السلام يکي از فضايل آن حضرت بود. همين نعمت بود که به وي امکان آن همه خدمت به اسلام عزيز را بخشيد و اگر اين نعمت بزرگ نبود، اسلام آن چنان که بايد پا نمي گرفت و يا به طور کلي نابود مي گرديد. پيامبر بزرگ خدا، حضرت محمد عليه السلام در مقام ارزيابي، يک ضربه شمشير حضرت علي السلام را از مجموع عبادات جنّ و انس، برترو ارزشمندتر مي شمارد. به واسطه همين قدرت و شجاعت ناشي از همين ايمان بي نظير و راسخ آن حضرت به خدا و رسولش بود که ملقّب به "اَسَدُ اللهِ الغالِب" (يعني شير هميشه پيروز خدا) گرديد.
در اين جا توجه شما را به چند ماجراي تاريخي در مورد قدرت بدني آن حضرت در سنين کودکي و بزرگ سالي جلب مي کنم:
1- امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
فاطمه بنت اسد، مادر حضرت علي عليه السلام مي گويد: هنگامي که علي عليه السلام مقداري رشد کرد، من او را با پارچه پهني محکم بستم و در گهواره قرار دادم، ولي او با دستان و دندان هاي خود آن را شکافت. سپس او را در دو پارچه پيچيدم، آن دو پارچه را نيز شکافت. به تعداد قطعات مي افزودم و او همه آن ها را پاره مي کرد، تا جايي که وي را در هفت قطعه که يکي از آن ها از جنس چرم و يکي نيز از جنس ابريشم بود پيچيدم، ولي او همه آنها را شکافت...
2- عمر خطّاب مي گويد: زماني که حضرت علي عليه السلام در گهواره بود، ماري را ديد که قصد نيش زدن آن حضرت را دارد. دستان امام بسته بود، ولي او تلاش نموده و دست راست خود را خارج نموده و با آن گردن مار را گرفت و آن چنان فشرد که انگشتانش به داخل بدن مار فرو رفته و مار در چنگ آن حضرت جان سپرد. وقتي مادرش سر رسيد و مار را در دست فرزند ديد، فرياد زده و زا مردم کمک خواست. مردم نيز جمع شدند. آن گاه مادر حضرت، خطاب به وي گفت :
"کَاَنَّکَ حَيدَرَةُ؛
گويا تو يک شير خشگمين هستي!"
3- جابر جعفي مي گويد: دايه حضرت علي عليه السلام زني بود از بني هلال که خود نيز کودکي داشت که يک سال از علي عليه السلام بزرگ تر بود. روزي دايه، اين دوطفل را در خيمه گذاشته و به دنبال کار خود رفت. فرزند دايه از خيمه خارج شده و خود به سر چاهي که در نزديکي خيمه بود رسانيد. علي عليه السلام نيز با او همراه بود.
در اين موقع پسرک به چاه نزديک تر شده و با سر به داخل چاه واژگون شد. در همين لحظه، علي عليه السلام نيز با او همراه بود.
در اين موقع پسرک به چاه نزديک شده و با سر به داخل چاه واژگون شد. در همين لحظه، علي عليه السلام که از او کوچک تر بود، او را گرفته و همان طور آويزان نگاه داشت. آن حضرت با دندانش يک دست و با دستش يک پاي آن کودک را گرفته بود و آن قدر نگاه داشت، تا اين که مادرش سررسيد و کودکش را گرفت و با صداي بلند فرياد زد: اي مرد! بياييد و ببينيد که اين چه کودک مبارکي است که جان کودک مرا نجات داد. مردم جمع شدند در حالي که از قدرت و هوش حضرت علي عليه السلام شگفت زده شده بودند.
4- حضرت علي عليه السلام: در سنين نوجواني بود که با مردان نيرومند و پهلوان، کشتي مي گرفت و همه آن ها را به زمين مي زد. مردان قد بلند و قوي هيکل را به روي دست بلند مي کرد و در هوا نگه داشته و آن گاه به سوي خود کشيده، به زمين مي زد و گاه با يک دست از قسمت نرم شکم آن ها گرفته و آن ها را به هوا بلند مي کرد و بعضي اوقات خود را به اسبي که در حال دويدن بود رسانده و وقتي با آن برخورد مي کرد، آن را به عقب مي راند.
5- بسيار اتفاق مي افتاد که آن حضرت عليه السلام سنگ بزرگي را از قلّه کوه برداشته و با يک دست آن را گرفته به پايين مي آورد. آن گاه آن را پيش روي مردم مي گذاشت، ولي حتي سه مرد نيرومند نمي توانستند آن را از جاي خود تکان بدهند. و همچنين هر گاه آن حضرت ساق دست کسي را مي فشرد، از شدت درد نمي توانست نفس بکشد.
6- بارزترين نمونه اي که مي تواند قدرت بدني فوق بشري حضرت علي عليه السلام را معرفي نمايد، ماجراي فتح قلعه خيبر است. قلعه خيبر که متعلق به يهوديان بود، مدتي در محاصره قواي اسلام قرار داشت، اما هيچ سرداري نمي توانست آن را فتح کند. اين قلعه و خندقي که در اطراف آن حفر شده بود، توسط تيراندازان حرفه اي فراوان و دليراني کم نظير، چون مرحب و برادرش حارث، حفاظفت مي شد. چندين سردار مسلمان به همراهي چندين هزار جنگجو، در چند مرحله تلاش کردند تا دروازه خيبر را بگشايند، ولي هيچ کدام موفق نشدند از سدّ قهرمانان و جنگجويان يهود يگذرند، و همه آن ها با به جاي گذاشتن تعدادي تلفات باز گشتند.
اين امر باعث شد روحيه مسلمانان تا حدودي تضعيف شود. تا اين که پيامبر اکرم عليه السلام ماموريت فتح خيبر را به سردار هميشه پيروز اسلام، شيرخدا، علي مرتضي محوّل فرمود.
روزي هاي قبل، علي عليه السلام از جنگ معاف بود، زيرا به مشيّت الهي به درد چشم مبتلا شده بود. پيامبر گرامي عليه السلام با يک معجزه و از طريق ماليدن آب دهان، درد چشم آن حضرت را شفا بخشيد. علي عليه السلام با سرعت به سوي خيبر حرکت کرد و آن چنان سريع اسب مي راند که همراهان وي از او خواستند کمي آهسته تر براند.
وقتي به نزديکي قلعه خيبر رسيد، پرچم اسلام را به روي زمين نصب کرد. در اين هنگام دروازه قلعه خيبر که از جنس سنگ بود، باز شد و گروهي از پهلوانان و جنگجويان خيبري، جهت مقابله با سپاه اسلام از آن خارج شدند. اولين کسي که به ميدان آمده و دو نفر از مسلمانان را به شهادت رساند، "حارث" برادر مرحب خيبري بود.
او آن چنان هيبت، قدرت و شجاعتي داشت که وقتي پا به ميدان گذاشت، سربازان مسلماني که پشت سر حضرت علي عليه السلام ايستاده بودند، از ترس چند قدم به عقب برگشتند. تنها علي عليه السلام بود که همچون کوه، استوار ايستاده بود و چند لحظه بعد با حارث درگير شد، اما اين درگيري چند ثانيه بيش تر به طول نينجاميد، و پس از آن، پيکر بي جان حارث بر زمين نقش بست.
وقتي مرحب (شجاع ترين و نيرومندترين سردار يهود) اين صحنه را ديد، خشگمين شده و با شتاب خود را به وسط ميدان رسانيد، تا انتقام برادر خود را بگيرد. او داراي لباس و ادوات جنگي مخصوصي بود که ديگران از پوشيدن و به کار بردن آن ها عاجز بودند. دو زره يماني بر تن نموده و کلاهي که از سنگ مخصوصي تراشيده شده بود بر سر داشت. روي اين کلاه سنگي نيز يک کلاه خود قرار داشت و نيزه اش سه من وزن داشت. آن گاه به رسم قهرمانان عرب- جهت معرفي خود و تضعيف روحيه حريف- اشعاري به عنوان رجز خواند که قسمتي از آن اشعار را در اين جا مي آوريم:
قَد عَلَمت خَيبَرُ اِنّي مَرحَب شاکِي السّلِاح بَطَلُ مُجَرَّبُ
اِن غَلَبَ الدَّهرُ فَاِنّي اَغلَبُ وَ القَرنُ عِندي بِالِدّماء مُخَضَّبُ
در و ديوار خيبر گواهي مي دهد که من مرحبم، قهرماني کار آزموده و مجهز به سلاح.
اگر روزگار پيروز است، من نيز پيروزم. قهرماناني که در صحنه هاي جنگ با من روبه رو مي شوند، با خون خويشتن رنگين مي گردند.
حضرت علي عليه السلام نيز در برابر او رجزي سرود و شخصيت نظامي و نيروي بازوان خود را چنين به رخ دشمن کشيد:
اَنَا الّذي سمّتني امّي حيدره ضرعام آجام وليث قسوره
عبل الذّراعين غليظ القصره کليث غابات کريه المنظره
من همان کسي هستم که مادرم مرا حيدر (شير) خوانده، مرد دلاور و شير بيشه ها هستم.
بازوان قوي و گردن نيرومند دارم، در ميدان نبرد، همانند شير بيشه ها صاحب منظري مهيب هستم.
آن گاه دو قهرمان به سوي يکديگر هجوم برده و با هم در آويختند. هنوز چند لحظه اي نگذشته بود که شير خدا با ذوالفقار خويش ضربتي بي نظير حواله سر دشمن نمود. مرحب، سپر بر سر کشيد، اما سپر آهنين به دو نيم شد. شمشير به کلاه آهني رسيده، آن را نيز شکافت. کلاه سنگي نيز در هم شکسته و برق شمشير آن حضرت از بين پاهاي دشمن جستن نموده و مرحب به دونيم شد.
اين ضربت، آن چنان سهمگين بود که برخي از دلاوران يهود که پشت سر مرحب ايستاده بودند پا به قرار گذاشته، به دژ پناهده شدند، و عده اي که فرار نکردند، تن به تن با علي عليه السلام جنگيده و همگي کشته شدند.
اسامي گروهي از دلاوران يهود که پس از کشته شدن مرحب با حضرت علي عليه السلام جنگيده و به دست آن حضرت به درک و اصل شدند، به اين شرح است:
داوود بن قابوس، ربيع بن ابي الحقيق، ابوالبائت، مرة بن مروان، ياسر خيبري و ضجيح خيبري.
البته قبل از اين شش نفر نامي، هفت نفر ديگر نيز از دم تيغ آن حضرت گذشته بودند، و پس از اين ها نيز تعداد زيادي از يهودان را از پاي در آورد. همچنان آنان را تعقيب نمود تا به نزديکي در خيبر رسيد. در اين هنگام، يکي از پهلوانان يهود، ضربتي به دست چپ آن حضرت وارد ساخت که در اثر آن، سپر از دست آن حضرت افتاد و يکي از يهودان نيز دليري نموده، سپر را برداشت و به داخل دژ گريخت. گروه ديگري از يهودان نيز پشت سر او چون روبهاني که از جلو شير بگريزند، فرار کرده، به داخل خيبر پناه برده و به سرعت در آن را بستند، اما چند تن از حمله نمودند. در اين هنگام، شير خدا پنجه در حلقه در خيبر انداخته و با يکي دو لرزش، آن را از ديوارکنده و به عنوان سپر مورد استفاده قرار داد.
آن گاه يک طرف در را روي يک سوي خندق قرار داد و چون طول دراز عرض خندق کم تر بود، سر ديگر آن را به روي دست گرفت و امر فرموده، 1800 نفر جنگجوي مسلمان از روي آن عبور کرده و به خيبر داخل شوند.
اندازه اين در که از جنس سنگ سخت بود، چهار ذرع در پنج وجب و به ضخامت چهار انگشت بود، که حضرت آن را با دست چپ کنده و سپر قرار داده بود و در پايان، آن را چهل زراع به پشت سر خود پرتاب نمود. اين در، آن قدر سنگين بود که پس از پايان جنگ هفت، هشت، چهل، پنجاه و حتي هفتاد مرد جنگي سعي کردند آن را از اين رو به آن رو کنند، ولي موفق نشدند. وقتي که از آن حضرت سوال مي شود: "هنگامي که از اين در به عنوان سپر استفاده کردي، چقدر سنگيني احساس نمودي؟" پاسخ مي دهد: "به همان انداره که از سپر خودم احساس سنگيني مي کردم"؛ اما بايد دانست، اين در با قدرت بشري کنده نشده، بلکه قدرت الهي در بازوان حضرت علي عليه السلام بود که اين در را کند، همان گونه که خود آن حضرت فرمود:
"ما قلعتها بقوّة بشريّة ولکن قلعتها بقوّة الهيّة و نفس بلقاء ربّها مطمئنّة؛
من هرگز آن در را با نيروي بشري از جاي نکندم، بلکه در پرتو نيروي خدا داد و با ايماني راسخ به روز باز پسين اين کار را انجام دادم."
پنجشنبه 4 آذر 1389 - 12:56:21 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


آب میوه های شفابخش


راه مطمئن برای برقراری ارتباط با خانم ها


می دانید یا نمی دانید که


1+10 روش شاد کردن خانم ها


کی می توان ازدواج کرد ؟


ماجراي ازدواج حضرت علي و حضرت فاطمه از زبان امام رضا عليهم السلام


مطلبی جالب و خواندنی در مورد اولین های مذهبی و اسلامی


تنها علی علی است


قدرت بدنی علی علیه اسلام


راه زندگی


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

30934 بازدید

3 بازدید امروز

41 بازدید دیروز

57 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements